ظهور عرفان و رهبانیت مسیحی
بعد از اینکه آیین عیسی دین رسمی مملکت امپراطوری روم گردید اندکی برنیامد که اصول رهبانیت در آن مذهب به ظهور رسید و به سرعت رشد و نمو کرد. در آغاز بعضی اشخاص که به سخنان قدیس پولس حواری ایمان داشتند اندرز او را که می گفت عیسوی را از زن و مرد شایسته است که به تجرد و تفرد زندگی کرده دوشیزه و بی همسر بمانند در دل داشتند به این روش گراییدند لکن ظهور رهبانیت به صورت یک نهضت خاص مبتنی بر قطع علاقه از اجتماع در اواخر قرن سوم میلادی به وقوع پیوست.
اولین فردی که این روش را اختیار کرد شخصی بود به نام قدیس آنتونیوس از اهل مصر. وی بعد از آنکه روش رهبانیت را در قریۀ زادگاه خود پیش کرد عاقبت سر به صحرا نهاده به عزلت و تجرد پرداخت. شرخ حالات و ابتلائات و ریاضات و صیام و قیام او طولانی است. در مملکت مصر به اقتضای آب و هوا و اوضاع اجتماعی و تعالیم گنوسی ها و متکلمان اسکندریه که دنیای مادی را پلید و جسم و جسمانیات را ناپاک می دانستند روش آنتونیوس انتشاری یافت و پیرامون زیاد حاصل کرد. پس از اندک زمانی شهرت افتاد که تنهایی و عزلت مطلق موجب دیوانگی و جنون است. از اینرو، در جامعه قبطیان مصری روش عزلت دسته جمعی و زندگانی مشترک راهبان به ظهور رسید و موجب ایجاد بنای دیرها در جنوب کشور مصر گردید که در آنجا گروهی از مرتاضان و تارکان دنیا تحت ریاست بزرگان راهبان زندگانی منظمی که اوقات را عادلانه بین ریاضت و عبادت و کار و مراقبت تقسیم کرده بود پیشی گرفتند.
این اسلوب رهبانیت دسته جمعی از مصر به خارج سرایت کرده در شام و آسیای صغیر نیز رواج یافت. ولی رهبانهای انفذادی تمام وقتشان به تفکرات نفسانی و مراقبت می گذشت. بعضی در غارها و بعضی در بیابان ها و بعضی دیگر بر فراز ستون های سنگی ویرانۀ معابد باستانی و بعضی دیگر درون شاخه های اشجار و بعضی دیگر مانند راهبان بودایی چین و تبت در تنگنای حجرات روز به سر می بردند و دیگران لقمه غذایی به زحمت به آنها می رسانیدند.
این سبک رهبانیت البته دوامی نیاورد ولی زندگانی در دیرها معمول شد که در بنای مخصوص جماعتی تارک دنیا گرد هم آمده به دسترنج خود لقمه نانی به دست می آوردند. پیشوایی به نام بازیل که اسقف شهر قیصریه بود (و هنوز نام او در کلیسای ارتدوکس شرق به عزت و احترام یاد می شود) آنها را مورد عنایت قرار داد و برای آنها رسوم و قواعدی وضع کرد که هنوز نزد مسیحیان ارتدوکس متبع و معمول است. به این ترتیب دیرها تحت نفوذ و قدرت اسقفان نواحی درآمدند و همان رسوم راهبان ممالک غربی را پیش گرفتند به علاوه شرب خمر و قرائت کتب غیر دینی را حرام دانسته اوقات خود را صرف خدمات اجتماعی و دستگیری از فقرا و مستمندان و ایتام نمودند.
نهضت رهبانیت و ترک دنیا در ممالک مغرب در ابتدا بسیار بطئی بود. ولی پس از آنکه قبائل ژرمنی به اروپا هجوم آوردند وضع اجتماعی آن کشورها دیگرگون شد. از اینرو، نهضت مدکور رواج و انتشاری یافت و فرقه های مختلف و مستقل از راهبان در هر گوشه تشکیل گردید که هریک قوانین و قواعد مخصوص به خود داشتند. بعضی سخت و جدی و بعضی دیگر نرم و ملایم. این وضع همچنان بود تا در قرن ششم گروه راهبان پیروان قدیس بندیکتوس تأسیس شد. قدیس موصوف که پیشوای ایشان بود دستور داد که پیروان وی باید در دیر خود به کارهای دستی مشغول باشند. در صحرا یا در دکان خود به عمل سودمندی بپردازند و به خواندن کتابهای مقدس و عبادت در اثنای روز و قسمتی از شب بگذرانند. پولی نکشید که دیرهای بندیکتی در تمام ممالک غربی در اروپا انتشار حاصل کرد و در آنجا یکی از لوازم وجود کتابخانه هایی بود که اغلب راهبان همان دیر به قلم خود نوشته بودند و همین امر تأثیر مهمی بر زندگانی اجتماعی نسلهای آینده نمود. یکی از آنها قدیس هیرونوموس است که در طول زمان در گوشۀ انزوای دیر خود در فلسطین کتاب مقدس یعنی صحف انبیای عهد عتیق و عهد جدید را تماما به زبان لاتین ترجمه کرد و کتاب وولگات را به ظهور آورد.
یکی از برجستگان زندگانی تارک دنیا که از گروه راهبان بیرون آمد همانا پاپ گریگوریوس ملقب به کبیر است. او اولین راهبی است که به مقام پاپی برگزیده شد و از 590 میلادی تا 604 در آن مرتبت رفیع جای داشت. وی بالفطره دارای ذوق حسن اداره بود و امور اموال عظیم و املاک وسیع پاپ را به انتظام درآورد و در کشور ایتالیا مانند پادشاهی مقتدر فرمانروایی کرد و دامنۀ نفوذ پاپ را تا مملکت انگلستان وسعت داد و اهالی آنجا را در ربقۀ دین مسیح درآورد و در فرانسه و اسپانیا نیز قدرتی بسیار نصیب او شد. آیین توبه و ایمان به عالم برزخ که هر دو از اصول دین مسیح است از تحقیقات و افاضات اوست که در کلیسای کاتولیک رومی در مرتبۀ اولی قرار گرفته اند. او اولین پاپ ثروتمند و نمونه ای از قدرت و عظمت پاپهای قرون وسطی است. وی این قاعده را وضع کرد که چون قدیس پطرس پادشاه رسولان بود و حفظ کلیسای جهان از طرف خداوند به عهدۀ او قرار داده شد همچنین پاپ روم نیز پادشاه مطلق کلیسا و حافظ آن است.
منبع: تاریخ جامع ادیان، جان بی ناس، ترجمه علی اصغر حکمت