عشق در اسلام
الف) قرآن و حدیث
از آنجاکه دغدغۀ اصلی ما بررسی آراء اندیشمندان اسلامی دربارۀ عشق الهی است، حوزۀ تحقیق و کندکاو خود را بیشترحول دیدگاههای اسلامی در باب عشق بسط خواهیم داد. ما عشق را در قرآن، حدیث، کلام، فلسفه و تصوف بررسی خواهیم کرد. دو منبع نخست، مطالب چندانی در اختیار ما قرار نمی دهند. می توان سه مطلب را از هم تمییز داد: الف) مفهوم نوموس یکبار صراحتاً و چندین بار با این بیان که خداوند دوستدار صالحان و متنفر از بدکرداران است، مطرح می گردد. به عبارت دیگر، او کسانی را دوست می دارد که از اوامر او اطاعت می کنند. « قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم» (31.3 )(66) « الله لا یحبّ الظّالمین » ( 140.3 ) «الله یحبّ المحسنین» ( 134.3 ) ب) عشق انسان به خداوند در گروی عشق خداوند بدوست. «...فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه...» ( 54.5 ) و ج) ایمان به خداوند برابر با عشق اوست. « ... والّذین امنوا اشدّ حبّا لله...» ( 165.2 ) خداوند هم در مقام عاشق و هم در مقام معشوق در قرآن ظاهر می شود: «و هو الغفور الودود » ( 14.85 ) ودود را می توان هم عاشق ترجمه کرد، اگر صفت ودود را اسم فاعل بدانیم، و هم معشوق، در صورتی که این صفت اسم مفعول تلقی گردد.(67) بدیهی است که مطالبی اینچنین اندک که دست کم، به معانی بسیط آیات قرآن می پردازند،(68) نمی توانند منبع و مأخذ نظریه های بزرگ در باب عشق الهی باشند که بعدها در اسلام بسط پیدا کرده اند. حدیث، برخی دیگر از نظرات را به قرآن می افزاید، لیکن در اینجا نیز داده ها و اطلاعات بسیار محدود است. من با این فرض که غزالی از مهمترین و محوری ترین اخبار و روایات در باب عشق استفاده می کند، به مقدمه کتاب المحبه او تکیه می کنم. عشق به خداوند، به منزله شرط ایمان ظاهر می گردد. پرسیدند ایمان چیست؟ پیامبر پاسخ داد: « آنکه خداوند و رسول او دوستر از جز ایشان باشد نزدیک تو. »(69) بنابراین ایمان برحسب عشق وصف می گردد. امر به محبت – که بیشتر از هر جا در قرآن رایج است- در حدیثی همراه با سببش ذکر می گردد: « دوست دارید خداوند را برای آنکه شما را غذا دهد از نعمتهای خود و دوست دارید مرا برای دوستی خداوند [1] .»(70) این سخن که هرکس خداوند را دوست بدارد، رنج و محنت می بیند، یکی دیگر از مفاهیم قرآن است.(71) افزون بر این، عاشق خداوند از مرگ هراسی ندارد، زیرا به سبب آن به لقای او می رسد. الگو و نمونۀ چنین عشق پرشوری، ابراهیم است. گویند مناجات پیامبر این گونه بوده است: « بار خداوندا، روزی کن مرا(72) دوستی خود و دوستی کسی که دوست دارد تو را و دوستی چیزی که مرا به دوستی تو نزدیک گرداند و دوستی خود را نزدیک من دوستر از آب خنک گردان. [2] »(73) ملاحظه خواهیم کرد که این اخبار و روایات در دیدگاه غزالی در باب عشق، تأثیری ندارند، با این حال، او برای رعایت نظم معمول در نوشته هایش هر یک از فصول احیاء را با قطعاتی از شواهد قرآنی و حدیثی آغاز می کند.
برگرفته از کتاب عشق الهی در عرفان اسلامی، بنیامین آبراهاموف، ترجمه مرضیه شریعتی، انتشارات حکمت، تهران، 1388
2- احبّوا الله یغذوکم به من نعمه و احبّونی لحب الله. . احیاء، ترجمه مؤید الدین محمد خوارزمی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1377، ج4، ص 509. (م)
1- اللّهم ارزقنی حبّک و حبّ من احبّک و حب ما یقربنی الی حبّک واجعل حبّک أحبّ الیّ من الماء البارد. .» احیاء، ترجمه مؤید الدین محمد خوارزمی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1377، ج2، ص 639. (م)