لطایف

عظمت فعل الهی


در عظمت فعل الهی همین بس که ثابت شده است که عوالم اشباح و اجساد با همه‌ی آنچه در آن‌هاست نسبت به عالم ملکوت مانند یک لحظه از زمان است در مقابل زمان. و عالم ملکوت نسبت به عالم جبروت همین نسبت را دارد، بلکه اصلا میان آن دو نسبتی نیست. و آنچه تاکنون از منظومه‌های شمسی کشف‌ شده بالغ بر چهارده میلیون منظومه است که هریک از آن‌ها مانند منظومه‌ی شمسی ماست؛ یعنی آفتاب با همه سیارات و اقمار و مدارهایش، بلکه به مراتب بزرگتر است تا آنجا که منظومه‌ی شمسی ما گویی مانند یکی از سیاره‌هاست که بر گرد یکی از آن منظومه‌ها می‌چرخد، با اینکه ستاره‌ی نپتون که دورترین ستاره‌ی منظومه‌ی شمسی ماست بر حسب اکتشافات جدید 27465 میلیون میل با خورشید فاصله دارد. این مقدار منظومه‌هایی است که تاکنون کشف شده و شاید آنچه کشف نشده خیلی بیشتر از آن باشد که تاکنون کشف شده است.

شرح دعای سحر/73-72


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نور قرآن
برای رسیدن به نورِ قرآن باید :از آزادی و اطاعت برخوردار گردید .
نور هنگامی در دل می افتد که حجاب ها در میان نایستاده باشند .
کسانی از نور خورشید بهره مند میشوند که خود را نپوشیده باشند .
کفر ،
و نفاق
و ظلم
و گناه ها
و فسق ها ، بر دل ما ، اکنه و بر شنوایی ما ، وقر و بر چشم ما ، پرده و در میان ما و حق ، حجاب هایی میگذارند.
و این دلی که چنین گرفتار است به نور نخواهد رسید و از قران بهره ای نخواهد برد و از ضیاء و نور و رحمت آن سهمی نخواهد گرفت.


استاد علی صفایی



------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کلمه توحید را از عقل به قلب برسان

کوشش کن کلمه توحید را - که بزرگ‌ترین کلمه است و والاترین جمله است- از عقلت به قلبت برسانی که حظّ عقل همان اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به قلبت نرسد فایده و اثرش ناچیز است.

(امام خمینی (ره))

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تا نخواهی نمی‌دهند

تا نخواهی نمی دهند، زیرا اگر طالب نباشی آنچه را که به تو می دهند به کار نخواهی گرفت و تا متضرع نباشی به آنچه که به دست می آوری، مغرور خواهی شد و انتسابش را به او فراموش می کنی، چون آدمی غافل است و گرفتار.

شرح دعاهای روزانه‌ی حضرت زهرا(س)، استاد علی صفایی

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

روزهای حسرت


اگرچه روز قیامت را روز حسرت نامیده اند امّا به گمانم روزهای این دنیا هم همگی روزهای حسرت اند.حسرت ناشی از دوری یار. اگر عشق خمیر مایه ی حیات است و شور انسانی از این عشق مایه می گیرد پس فاصله افتادن میان عاشق و معشوق شروعی است بر یک حسرت همیشگی؛ حسرتی که جز با وصل پایان نمی یابد و دردی که جز با حضور طبیب بر بالین مریض درمان نمی پذیرد.

مولای من! هر صبح پلکهای سنگین من با شوق دیدار تو از هم فاصله می گیرند شاید دیدار امروز فصلی نو برای پایان یافتن خواب سنگین بشریت باشد. شاید که این دیدار پایانی باشد بر غیبت همیشگی ات. متی ترانا و نراک؟

عزیز من! ظهر هنگام، آنگاه که خورشید بر قله ی آسمان می ایستد و نور و گرمایش را به منّت بر تمامی موجودات ارزانی می دارد باز هم آرزوی تابش به واسطه ی خورشید وجودت...

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دیروز شیطان را دیدم 


دیروز شیطان را دیدم. در حوالی میدان، بساطش را پهن کرده بود؛ فریب می‌فروخت. مردم دورش جمع شده بودند، هیاهو می‌کردند و هول می‌زدند و بیشتر می‌خواستند. توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص، دروغ و خیانت، جاه‌طلبی و... قدرت. هر کس چیزی می‌خرید و در ازایش چیزی می‌داد.

 

بعضی‌ها تکه‌ای از قلبشان را می‌دادند و بعضی پاره‌ای از روحشان را. بعضی‌ها ایمانشان را می‌دادند و بعضی آزادگی‌شان را .

شیطان می‌خندید و دهانش بوی گند جهنم می‌داد. حالم را به هم می‌زد، دلم می‌خواست همه‌ نفرتم را توی صورتش تف کنم .

انگار ذهنم را خواند، موذیانه خندید و گفت: من کاری با کسی ندارم، فقط گوشه‌ای بساطم را پهن کرده‌ام و آرام نجوا می‌کنم، نه قیل و قال می‌کنم و نه کسی را مجبور می‌کنم چیزی از من بخرد، می‌بینی آدم‌ها خودشان دور من جمع شده‌اند .

جوابش را ندادم. آن وقت سرش را نزدیکتر آورد و گفت: البته تو با اینها فرق می‌کنی. تو زیرکی و مومن. زیرکی و ایمان، آدم را نجات می‌دهد. اینها ساده‌اند و گرسنه. با هر چیزی فریب می‌خورند .

از شیطان بدم می‌آمد، اما حرف‌هایش شیرین بود. گذاشتم که حرف بزند و او هی گفت و گفت و گفت. ساعت‌ها کنار بساطش نشستم. تا این که چشمم به جعبه عبادت افتاد که لا به لای چیزهای دیگر بود. دور از چشم شیطان آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم. با خودم گفتم: بگذار یک بار هم شده کسی چیزی از شیطان بدزدد. بگذار یک بار هم او فریب بخورد.

 به خانه آمدم و در جعبه کوچک عبادت را باز کردم. اما توی آن جز غرور چیزی نبود. جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت. فریب خورده بودم .

 دستم را روی قلبم گذاشتم، نبود. فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشته‌ام.

 تمام راه را دویدم، تمام راه لعنتش کردم، تمام راه خدا خدا کردم. می‌خواستم یقه‌ی نامردش را بگیرم، عبادت دروغی‌اش را توی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم.

 به میدان رسیدم. اما شیطان نبود. نشستم و های های گریه کردم، از ته دل .

 اشک‌هایم که تمام شد، بلند شدم، بلند شدم تا بی دلی‌ام را با خود ببرم، که صدایی شنیدم... صدای قلبم را . پس همان جا بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم به شکرانه قلبی که پیدا شده بود.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


کفر متحرک و اسلام راکد

کفر متحرک به اسلام میرسد ، ولی اسلام راکد ، پدر بزرگ کفر است.

سلمان ها در حالی که کافر بودند ، حرکتشان آنها را به رسول منتهی کرد 

و

زبیر ها در حالی که با رسول بودند ، رکودشان آنها را به کفر پیوند زد .

کفری که با حرکت ما همراه باشد ، وحشتی ندارد .

وحشت آنجایی است که با رکود ها پیوند خورده باشیم


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


با خودی و باخدایی

می‌بایست به جای پای گذاردن در جاده‌های تکراری و خسته‌کننده، با راه‌های فتح‌ناشده و بکر و روح‌افزا روبه‌رو شویم و به سوی وطنی که فوق این وطن‌های معمولی است قدم برداریم، در خود وطن بگیریم و به اَمن‌ترین وطن، یعنی در آغوش خدا سیر کنیم و خود را از همة هراس‌ها آزاد نماییم و خدا را میهمان دل‌های خود گردانیم و به وسعت نور الهی وسعت یابیم، و در آن حال ما باشیم و خدا و هرچه را می‌خواهیم و هرکه را می‌جوییم آن‌جا بیابیم، زیرا هرکس خود را نشناخت و از خود رانده شد، بی‌خود نشد، بلکه بی‌خدا شد، و بی‌خدایی اوج بی‌خودی و بی‌ثمری است. آیا معنی بی‌پناهی جز این است؟ پس هرگز نمی‌شود از خدا گریخت، جای دیگری نیست، با خودبودن و با خدابودن عشق است و دیگر هیچ، در شوق به سوی حق اگر جان نسپاری، جانت را می‌ستانند.

استاد اصغر طاهرزاده

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

از دستورات سلوکی مرحوم سید جعفر مجتهدی

همانگونه که بارها متذکر شده ام سالکی که آگاهانه مسیر سلوکی خود را طی نکند و درکمین لحظات ننشیند و در اشارتهای ناگهان بشارت های فراوان را در نیابد حرکت سلوکی او با وقفه و سکون روبه رو خواهدشد و این یعنی فرصت را از دست دادن و در دامن غفلت ها سرنهادن.

"به قول حافظ"            آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

                              رازها هست بسی محرم اسرارکجاست


کتاب درمحضر لاهوتیان

نوشته محمدعلی مجاهدی(پروانه)

درخصوص عارف باالله حضرت جعفرآقای مجتهدی

مدفون مرحوم امام رضا(ع)

موسسه انتشاراتی لاهوت چاپ هشتم ص329 جلد دوم

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


خضر و الیاس

خضر و الیاس:هردو آب حیات خورده اند و عمر ابدی یافته اند.

حضرت خضر در بیابانها و الیاس در دریاها به کمک درماندگان مشهورند.


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

فنا

ابوبکر خراز متوفی سال277نخستین بار واژه فنا را تفسیر کرد؛ و همچنین اولین عارفی است که زبان رمزی را وارد عرفان نمود و بر جنید و حلاج و ابن عربی تاثیر گذاشت.

او می فرماید:"الفناءِِِِِِِ هو تلاشی باالحق و البقاءِ هو حضور مع الحق"

عمان سامانی می گوید:                  از فنا مقصود ما عین بقاست

                                                میل آن رخسار و شوق آن لقاست




اندکی صبر نمایید...