امام بیشتر از جهله متصوفه، بر ظاهرگرایانِ صرف خرده می گیرد و در سرتاسر آثارش می توان شواهدی از انتقادات گزنده بر ظاهرگرایان یافت. او کسانى را که مردم را به صورت محض دعوت مى کنند و از آداب باطنی باز مى دارند و می گویند شریعت جز صورت و قشر، معنى و حقیقتى ندارد، شیاطین طریق و خار راه می داند که سالک باید از شر آنها به خدا پناه برد؛ زیرا نور فطرت را در انسان مى کُشند و حجاب هاى تقلید و جهالت و عادت و اوهام را به روى آن مىکِشند و بندگان خدا را از وصول باز داشته، قلوب صافى بندگان را به دنیا و جهات مادّى و جسمانى و عوارض آن متوجه و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف و عوالم غیب و بهشت آخرت را در مأکولات و مشروبات و منکوحات و دیگر مشتهیات حیوانى منحصر می کنند و می پندارند که هدف از انزال کتب و رسالت انبیا، اداره بطن و فرج است.
ادامه ...