خانم دکتر طباطبایی رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی ایران به همراه تنی چند از اعضا و کادر علمی انجمن، روز 11 و 12 شهریور ماه سال جاری از شهر خمین و زادگاه عارف واصل حضرت امام خمینی(ره) دیدار کردند.
شهر خمین یکی از شهرهای عرفانی کشورمان است که زادگاه و مهد پرورش بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران و برجسته ترین عارف قرن حضرت امام خمینی بوده است. این منزل 160 ساله که از خشت و گل درست شده است در حاشیه شمالى رودخانه خمین در محله قدیمى سر پل قرار دارد.
این خانه از بناهاى دوره قاجار است. معمارى این بنا به سبک شرقى - اسلامى است و مصالح اصلى به کار رفته در آن نیز از خشت و گل و چوب است. برخلاف معماری خانه های سنتی ایرانی در این عمارت چهار هسته ای که چهار حیاط دارد، هیچ کدام از حیاط ها نقش مرکزی ندارد.
جلوخان هایش که بخش نسبتا وسیعی است به صورت فرو رفتگی در کنار مسیر و در جلوی در اصلی قرار دارد و در اصلی این خانه در پیش خان قرار دارد و این در دو لنگه بوده و هر لنگه متشکل از چند ردیف تخته ضخیم طولی است.
بعد از عبور از ورودی که در پیش اطاق قرار دارد وارد فضایی کاملا سربسته به نام هشتی می شویم که یک هشت ضلعی کامل است و بعد از هشتی در راهرو طویل و کم عرض و تاریکی قرار می گیریم که به آن دالان می گویند که این دالان مانع ورود ناگهانی به فضای داخل عمارت است.
شکل معمارى، دالانهاى تنگ و تودرتو و بناى دو برج نظامى در ضلع شمالى و جنوب قلعه، گویاى وضعیت اجتماعى، سیاسى آن دوران است. نشان از ناامنی ها و در گیری های آن زمان دارد.
خانواده حاج مصطفی پدر بزرگوار امام همیشه یار و یاور ستمدیدگان و محرومان جامعه بودند از آنجا که خانواده امام از خانواده های متمول و روحانی این شهر بوده است در یاری به مردم مورد ظلم، همیشه پیشتاز بودند. روح الله در چنین خانواده ای بزرگ شد و درس یاری به مظلومان و مبارزه با ستمگران را از همان کودکی آموخت.
به طوریکه آیتالله پسندیده برادر بزرگ حضرت امام (ره) در خاطراتشان نقل کردهاند، این خانه پناهگاه مردم در روزهاى ناخوش حمله یاغیان به خمین بوده است. در هنگام یورش یاغیان همه در این خانه اجتماع مىکردند. زنها و کودکان در اتاقهاى متعدد بیتوته مىکردند و مردان بر بالاى برجها از حریم قلعه دفاع مىکردند و مهاجمان را به عقب مىراندند
در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى در خانه سید مصطفی موسوی نوزاد پسری چشم به جهان گشود که وجودش تمام خانه را نورانی کرد.
نام او را روح الله نهادند و او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض)، پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود.
در حـالیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد
بدیـن ترتیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتیـمی آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو شد. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بود.
همچنیـن امام دوران کودکی اش را نزد عمه مـکـرمه اش (صاحب خانم) که بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم شد.
امام و دو برادر و سه خواهرشان نیز در همین خانه متولد شدند و در همین خانه نیز برخى دروس مقدماتى را آموختند. حضرت امام در سن ۱۹ سالگى این خانه را براى ادامه تحصیل ترک کردند و به اراک و سپس به قم عزیمت نمودند، لیکن همچنان به این بیت پدرى رفت و آمد مىکردند