دکتر فاطمه طباطبایی، رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی ایران ، ۴ اردیبهشتماه در همایش ملی «عشق و محبت از دیدگاه اهل بیت(ع)» در ارائه مقاله خود با عنوان «محبت و تأثیر آن در اخلاق فردی و اجتماعی» گفتند: محبت و عشق از مقولاتی است که در آثار عارفان و فیلسوفان از دیرباز تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است.
ایشان با بیان اینکه افلاطون یکی از نظریهپردازان محبت به شمار میرود، افزودند: در نگاه او زیبایی و جمال سرچشمه محبت و امری ورای عالم ماده است. ارسطو نیز با اذعان به جایگاه و نقش اساسی محبت آن را در روابط انسانها مطرح کرده است و افلوطین عشق را به ساحت احدیت نسبت میدهد که درآنجا عشق و معشوق و عاشق یگانهاند.
رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی ایران با یادآوری اینکه در دین مسیحیت نیز از عشق الهی به جمال خویش سخن رفته است، گفتند: فارابی نیز در میان فلاسفه مسلمان بر این باوراست که نه تنها انسان عاشق میشود بلکه خداوند نیز به ذات خود عشق میورزد و ابن سینا فیلسوف مسلمان ایرانی اصل عشق را صفتی در خدا میداند که عین ذات الهی است و کاملترین نوع عشق است که تا ابد ادامه دارد.
ایشان اظهار کردند: در نگاه عارفان و برخی فلاسفه خاستگاه و حقیقت عشق و محبت، ذات حضرت حق است و دینی هم که از جانب چنین خداوندی برای انسان ارزانی میشود، بر پایه محبت استوار است.
دین غیر از محبتورزی نیست
وی با بیان اینکه پیشوایان دینی، در تعابیری همچون هل الدین الا الحب و الدین هوالحب و الحب هو الدین، از این حقیقت خبر میدهند که دین غیر از محبتورزی نیست، گفتند: خداوند نیز پیامبر خاتم را برای ابلاغ چنین دینی با محبت خویش پرورش داده است، از اینرو رسالت پیامبری(ص) که حبیبالله است و دارای خلق عظیم است، جز محبت و مهرورزی و سریان محبت ازلی نخواهد بود.
دکتر طباطبایی ادامه دادند: محبتی که خاستگاه آن امری وجودی است که در ذات خالق ازلی تقرر دارد و از اوصاف ذاتی خداوند شمرده میشود، پس اگرچه حقیقت آن دور از تعریف منطقی و غیر قابل شناخت عقلی است اما اثر، ظهور و جلوه آن در همه موجودات ساری و جاری است و در عالم علم و عین تقرر دارد.
ایشان اعتقاد دارند که اولین اثر محبت و ظهور و اِظهار آن حقیقت ذاتی ازلی در صقع ربوبی آشکار میشود و سپس به ظهور اندماجی کمالات در ساحت احدیت و تکثر مفهومی در ساحت و احدیت میانجامد و در عالم عین و شهادت و در بطون همه موجودات جریان مییابد از اینرو به تعبیر شاعرانه امام خمینی «ذرهای نیست در عالم که در آن عشقی نیست».
محبت در نگاه شریعتمداران در زمره فضیلتها محسوب میشود
رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی اضافه کردند: بدین ترتیب محبت در نگاه شریعتمداران در زمره فضیلتها محسوب میشود که انسان با اتصاف به آن به خیر مطلق نائل میشود. همه موجودات اعم از عالی و دانی در حد ظرفیت وسعه وجودی خود از این موهبت بهرهمندند و با این هبه الهی که به منزله عامل محرک است به سمت کمالشان پیش میروند.
ایشان افزودند: در میان موجودات فقط انسان است که با اختیار و اراده خود میتواند به منشأ و سرچشمه این محبت آگاهی پیدا کند و با اراده خویش آن را اظهار و آشکار گرداند و از ساحت درون به ساحت بیرون کشانده و در فعل و رفتار و کردار خود آشکار کند. چنین فعلی از آن جهت که ظهور همان محبت ازلی است، عاری از هر گونه خودبینی، خودخواهی و انانیت است که از منظر عالمان اخلاق، شرط تحقق اخلاق و بنیاد آن محسوب میشود.
دکتر طباطبایی بیان کردند: باور و پذیرش این حقیقت که علت آفرینش همه موجودات، محبت ازلی است و مقصد همه نیز کمال و خیر مطلق است، احساس بیگانگی با موجودات را به یگانگی مبدل میسازد و این امر باعث میشود انسان قوام و کمال وجودی خود را در ارتباط با دیگران و در توجه به آنان بیابد و رفاه خود را مستقل و جدای از آرامش و رفاه آنان نبیند.
احساس مسئولیت و همدلی نسبت به دیگران را میتوان ظهور محبت دانست
ایشان ادامه دادند: این احساس مسئولیت و همدلی نسبت به دیگران و مراقبت از آنان را میتوان ظهور محبت و تاثیر آن در رفتار انسان دانست، ظهوری که اگر چه به دلیل اوصاف و ویژگیهایش فعل اخلاقی توصیف میشود اما در حقیقت تنزل و سریان همان محبت است که از سه ساحت باطنی (باورها، احساسات، اراده) به دو ساحت بیرونی (فعل و گفتار) جاری شده است و با این نگاه فرمان «تخلقوا باخلاق الله» را میتوان دستوری به اتصاف و اظهار همان محبتی دانست که خالق هستی بدون هیچگونه چشمداشتی و عوضی به مخلوقات ارزانی میدارد و از انسانی که مظهر جامعترین اسماء اوست میخواهد که او نیز محبتی عاری از هر گونه رنگ و عوض و پاداشی نصیب همه موجودات گرداند.
فعل اخلاقی ظهور محبت ازلی است
رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی یادآور شدند: چنین انسانی از منظر شریعت و مکتب اهل بیت(ع)، انسانی اخلاقی نامیده میشود که میتواند هدف بعثت نبی خاتم (ص) را محققسازد و حقیقت «هل الدین الا الحب» را معنا و آشکار گرداند. با این نگاه فعل اخلاقی را میتوان امری وجودی و تنزل و ظهور همان محبت ازلی دانست که از مجرای قلوب انسانهای پیراسته از رذیلتها و منیتها در عالم عین و شهادت جاری و ساری میشود.
محبت با متعلقاتش به شریف و ناپسند توصیف میشود
دکتر طباطبایی بیان کردند: از این رو عارفان مسلمان که همّ و کوشش خود را بر شناخت حقیقت دین و باطن آن معطوف داشتهاند، با استمداد از احادیث قدسی و روایات معصومین(ع) در باره اوصاف این محبت، نحوه ظهور و سریان آن در مراتب وجودی، کارکرد آن و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی و متعلق آن سخنها گفتهاند و از انسان عاقل بالغ خواستهاند که با آگاهی و خردورزی به انتخاب متعلق حب و محبتی که در فطرتش نهاده شده، بیندیشند زیرا محبت با متعلقاتش به شریف و ناپسند توصیف میشود.
تأکید اسلام به محبتورزی و دقت در انتخاب متعلق محبت
دکتر فاطمه طباطبایی با بیان اینکه در شریعت اسلام به محبتورزی و دقت در انتخاب متعلَق محبت توصیه شده است، گفتند: از آنجا که انسان به لحاظ وجودی مدنی بالطبع است، باید در اجتماع و در میان موجودات به کمال خود دست یازد و از سوی دیگر باید از کثرتبینی و توجه به غیر منقطع شود تا بتواند طعم محبت را در بستر وحدت بچشد جمع این دو راه مستلزم شناخت رهنمودهای عارفان به وحدت رسیده و از جام محبت نوشیده است که میتواند دستگیر انسانها شود و چنین رهنمودها و بیان این راهکارها در شریعت اسلام و نیز در تعالیم امامان معصوم(ع) وجود دارد.
در منطق قرآن همه موجودات ذیشعورند
وی با یادآوری اینکه در منطق قرآن همه موجودات ذیشعورند و به سمت خالق خویش در حرکتند، گفتند: از این رو خداوند به انسانها میآموزد که نه با اشیائی مرده و خاموش، بلکه با موجوداتی با شعور مواجهند که با آگاهی، خالق خویش را تسبیح میکنند،همه مظاهر حقیقتی واحدند از مبدئی واحد به سمت مقصدی واحد در حرکتند. همین اندیشه اگر در ساحت باور و اعتقاد ظاهر شود عاطفه انسانی را به سمت و سوی مهرورزی و همدلی و یگانگی با موجودات رهنمون میسازد و به ویژگیهایی موصوف میشود، که عالمان اخلاق آن را بنیاد و اصول اخلاق ذکر میکنند.
اخلاقی زیستن، چیزی جز اظهار و سریان محبت ازلی نیست
مدیر گروه عرفان پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی گفتند: بر این اساس هرگونه برخورد غیر تخصصی و سودگرایانه به موجودات اعم از جماد و حیوان و نبات مغایر با اصول مهرورزی و در نتیجه غیر اخلاقی و غیر دینی است و با این نگاه، است که ادعا میکنیم اخلاقی زیستن، چیزی جز اظهار و سریان محبت ازلی نیست و فرمان «تخلقوا باخلاق الله» را که رسالت پیامبراسلام است و مأموریت مییابد، به همگان ابلاغ کند، آن است که انسان متدین به دین اسلام باید با اتصاف به اخلاق الهی- از جمله محبت که صفت ذاتی حق است - آئینه الوهیت حضرت حق باشد و آنها را در همه موجودات ساری و جاری گرداند.
ایشان بیان کردند: توصیه هادیان طریق انسانیت که اخلاقی زیستن را شأن اصلی انسان میدانند این است که انسان با شناخت و آگاهی و عمل نیک خود را از اموری که با شأن انسانی او مغایرت دارد، آزاد سازد تا بتواند ظرف وجود خود را برای استمرار و جریان محبتی که در فطرت او تعبیه شده آماده سازد و با شکوفایی محبتی که در جان او تعبیه شده به رنگ خدا یعنی صبغةالله که بی رنگ است در آید و مکرمت اخلاقی را که هدف بعثت پیامبر خاتم است، محقق سازد، در این صورت، رفتار فردی و اجتماعی او چون عاری از هرگونه عوضخواهی، فزونطلبی، تمامیتخواهی، خودخواهی است و دربردارنده اصولی است که عالمان اخلاق آن را ویژه فعل اخلاقی بر میشمرند.
به گفته وی، رهنمود قرآن و تعالیم پیامبر و اهل بیت(ع) برای نیل به چنین مرتبه و جایگاهی در هجرت از خویش و سفر از خلق به حق و فرار از نیستی به هستی یعنی از «لم یکن» به «لم یزل» است. پس با پذیرش اینکه محبت، هدیه الهی به همه موجودات است اما انتظار از انسان آن است که در جایگاه جانشینی خداوند در عالم عین و خلق، مجرای چنین محبتی باشد و همه موجودات را از همان محبت ناب وبی رنگ و بی عوض بر خوردار سازد و مسئولانه با آنها برخورد کند. از اینرو خدمت به خلق، برّ، نیکویی، احسان و انعام به همه مظاهر الهی و احساس مسئولیت نسبت به همه موجودات در فرهنگ اهل بیت(ع) در زمره عبادات محسوب میشود که میتواند انسان را از تاریکی و ظلمت خودخواهی و انانیت رها سازد و در نورانیت احسان به دیگری قرار دهد.