نمایش و بررسی فیلم جوکر، با محوریت نقش شیطان در سینما و عرفان

نمایش  و بررسی فیلم جوکر (2019)،  با محوریت نقش شیطان در سینما و عرفان، با حضور جمعی از علاقمندان، روز سه شنبه دهم دی ماه، در سالن اجتماعات انجمن برگزار گردید و آقای نصرت الله تابش(مدیر مسئول و سردبیر مجله فیلم نگار) در شرح فیلم و مفاهیم مرتبط با آن توضیحاتی به شرح ذیل بیان نمودند: 

جوکر در تعدادی از فیلم های ابر قهرمانی، ضد قهرمانی است با ظاهر دلقک و در واقع نمادی از شیطان. جوکر در غالب فیلم ها نماد کامل شرّ است ؛ موجودی که جز شرّ کار دیگری ندارد و از شرّ لذت می برد. یکی از بهترین فیلم هایی که  اینگونه به جوکر پرداخته است و قبل از این فیلم ساخته شده  بتمن و شوالیه تاریکی  است که جوکر در آنجا یکی از پیچیده ترین و در عین حال جالب ترین شخصیت ها است .

او در آن فیلم کاملا در نقش شیطان قرار دارد و تمام تلاشش این است که بگوید انسانها همه مثل من هستند و اگر در شرایط من قرار بگیرند شیطان وار رفتار می کنند و این شرایط اجتماعی است که آدمها را اینگونه می کند .

 

عضو هیئت مدیره انجمن عرفان گفت: جوکری که در این فیلم می بینیم، مهربان است و دیگران را می خنداند، حتی وقتی ازکودکان کتک می خورد آنها را نمی زند، اما در نهایت تبدیل می شود به آدمی که به راحتی و حتی با لذت، مادر خودش را می کشد و به نقطه ای می رسد که این امر برایش تبدیل می شود به یک امر لذت بخش و دیگران را هم آگاهانه یا نا آگاهانه تشویق به این کار می کند .

 

·       از سه منظر می شود فیلم جوکر را تحلیل کرد :

1-   از نظر تحلیل  روانشناختی : روانشناسان می دانند که مراحل سیر  بیماری های روانی از اختلال شخصیت شروع می شود تا نوروتیک[1] و سپس سایکوتیک[2] ادامه می یابد . در مرحله نوروتیک معمولا مریض می‏داند که مریض است ؛ در یک بخش این فیلم نیز وقتی می خواهند به جوکر اسلحه بدهند خودش می‏گوید من مریض هستم و نباید به من اسلحه داد. اما در آن سکانسی که با مادر خودش صحبت می کند دیگر نسبت به بیماری خودش آگاهی ندارد.  یعنی او تمامی مراحل بیماری را طی کرده و تحول می یابد. تحول شخصیت از عناصر جذاب در سینما است.

2-از نظر تحلیل سیاسی : حرکت جوکر یک شورش اجتماعی علیه نظام سرمایه داری است ، حتی بعضی او را نماد ترامپ و بعضی نماد افرادی می دانند که در زیر چرخ های سرمایه داری له شده اند .

 در ابتدای فیلم  می بینید که شهر گاتهام ( یک شهر فرضی در آمریکا ) شهری شلوغ و پر آشوب و رها شده  و مملو از زباله است،  که هر خلاف و جرمی در آن اتفاق می افتد.

اشارات کمی وجود دارد که علت شورش فقر است، بلکه بیشتر به نظر می آید که مردم تحقیر شده اند و در مقابل این تحقیر ها دارند نسبت به نظام حاکمشان واکنش نشان می دهند. این فیلم پرفروش، آیینه ای است

که به مخاطبان نشان می دهد که عاقبت تحقیر افراد در جامعه به کجا می انجامد وعکس العمل تحقیر شدگان در مقابل نظامی که در آن تحقیر شده اند را به نمایش گذاشته می گذارد.

 

3-  از نظر تحلیل مذهبی : یک خوانش از این فیلم هم می تواند مذهبی باشد، اگر ما فرض را براین بگیریم که جوکر نماد شیطان است، فیلم قصد دارد نشان دهد، یکی از چیزهایی که باعث شده او به این نقطه برسد و یک جنایتکار بزرگ بشود این است که از سمت پدر طرد شده و این طرد شدن از جانب پدر در دیدگاه مسیحی می تواند یادآور این نکته باشد که ابلیس بخاطر اینکه به او فرصت توبه و بازگشت داده نشده - شرایطی که باید برای او فراهم بشود که او تبدیل به ابلیس نشود مهیا نبوده-  تبدیل به چنین جنایتکاری شده است.

 در این نگاه می توان گفت این فیلم قصد داشته به نوعی به تطهیر و تقدیس ابلیس بپردازد و اینکه اگر ابلیس، ابلیس شد بخاطر شرایطی بود که در آن قرار گرفت .

 

مدیر مسئول و سردبیر مجله فیلم نگار  افزود: جوکر فردی است که در کودکی مورد تعرّض واقع شده، پدرش او را طرد کرده، مادرش بیمار روانی است و او را کتک می زده است،در جامعه هم از چندین سو مورد تحقیر واقع می شود، انباشت این تحقیر ها  او را به یأس و ناامیدی و اندوه مطلق می رساند، و جنایت را برایش توجیه می کند .

 

 نکته مهم در نقد و تحلیل این  فیلم این است که  اگر ما جوکر را در فیلم های دیگر دیده باشیم می‏فهمیم که جوکری که در فیلم های دیگرش دقیقا نماد شیطان بود، به این جا رسیده که اگر آنارشیست شده و همه را به شورش وادار می‏کند ، چنین گذشته ای داشته، اما اگر جوکر بدون جوکرهای قبلی دیده شود،  بُعد تحقیر او بیشتر می شود و در انتها نیز، هر چند جنایت کرده رستگار می شو، زیرا او قربانی است و جنایتکار اصلی شرایط اجتماعی و مردم هستند که این آدم را به اینجا رسانده اند .

 

 

استاد نصرت الله تابش در ادامه سخنان خود به مبحث عرفان در سینما  پرداخت و گفت :  فیلم ها و سریال های مهمی با موضوع عرفان هم در ایران و هم در جهان ساخته شده، مانند سریال  گم شدگان Lost   که بر اساس عرفان بودایی نوشته شده.  از دیگر فیلم های عرفانی می‏توان اشاره کرد به :

بودای کوچک - برناردو برتولوچی - براساس عرفان بودایی

فیلم های ایثار و استاکر – تارکوفسکی - بر اساس عرفان مسیحی

در سینمای ایران از فیلم های هامون و پری-  آقای مهرجویی می توان به عنوان فیلمی با مضمون عرفان به معنی وجه مشترک ادیان نام برد .

در میان فیلم هایی که من دیده ام فیلم  نقش عشق ساخته شهریار پارسی پور نزدیکی بیشتری با عرفان اسلامی داشت .

 

وی افزود: از دیگر عناصری که در فیلم ها توجه به او دیده می شود و حتی گاهی نقش اول را ایفا می کند ابلیس است مانند :

- تصویر دوریان گری از آثار اسکاروایلد ، داستان فیلم درباره فردی است که پیرو فلسفه لذت ونماد شیطان است و در معاشرت او با یک جوان بسیار زیبا و معصوم ، جوان به مرور وارد یک رابطه گناه آلود می شود و تصویر موجود از او که زیباترین تابلوی شهر هم هست با آلوده شدن او کدر و نازیبا می شود  و تاثیر گناهان جوان در تابلو انعکاس پیدا می کند .

- فاوست از آثار گوته ، داستان دانشمندی است که پاسخ سوالاتش را نمی داند وشیطان به او پیشنهاد می کند که  روحت را به من بفروش و پاسخ سؤالاتت را بگیر و او تسلیم شیطان می شود اما در نهایت موفق به توبه و بازگشت می شود و رحمانیت خدا بر او تجلی میکند.

-دکتر فاستوس، برداشتی از رمان فاوست گوته  و داستان جوانی است که روحش را به شیطان می فروشد و در پایان فیلم هر کاری میکند نمی تواند نام خدا را بر زبان بیاورد .

- مکبث از آثار شکسپیر،  انسان خوب و پاکدامنی که به مرور در اثر آلودگی تبدیل به شیطان می شود.

 

وی افزود: در عرفان این قاعده را داریم که مفاهیم عرفانی زاییده شهود عارف هستند ؛ عارف تجربیات شهودی دارد که آنها عارف را به معرفت می رساند و اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا تجربه های شهودی لزوما منطبق با حق هستند ؟

 چون بعضی ها قائل هستند که برخی از این تجربه ها القائات شیطانی است و لزوما هر تجربه شهودی منطبق با حقیقت نیست .

 این حرف در عرفان مسیحی و اسلام هم وجود دارد و در آثار شکسپیر مانند هملت هم آن  را می بینیم.

 نمایش هملت یک تراژدی است که با مرگ قهرمان پایان می گیرد و تم اصلی داستان رسیدن از تردید به یقین است؛ در آنجا وقتی روح پدر هملت بر او تجلی می کند و حقایق را می گوید هملت می گوید : اما من شنیده ام که شیطان هم می تواند از این تجلیات داشته باشد و در تردیدش باقی می ماند  .

وقتی ما از عرفان صحبت می کنیم کدام قرائت از عرفان مد نظر ما است ؟ کابالای یهودیت ؛ عرفان مسیحی یا  اسلامی ؟ عرفان ها  در ادیان مختلف متفاوت هستند، اینطور نیست که عرفان یک اندیشه ، روش و نحله ثابتی باشد ؛ البته نقاط مشترک بین عرفان ها وجود دارد ؛ اما کاملا بر هم منطبق نیستند؛ پس باید ببینیم وقتی از عرفان صحبت می کنیم کدامیک مدّ نظرمان است .

یکی از نقاط مشترک عرفان مسلمین با عرفان مسیحی ریاضت است(  اما ) مفهوم ریاضت در این دو عرفان کاملا با یکدیگر متفاوت است .پس وقتی می گوییم عرفان نقطه مشترک بین ادیان است، نباید ذهنمان به این سو برود که هیچ تعارضی با هم ندارند.

 

اگر انسان تجربه درک صفات خدا را داشته باشد و لذت انس با خدا را تجربه کرده باشد یعنی به معرفت خدا رسیده باشد و این معرفت در وجود او به عشق تبدیل شده باشد که ما به آن ایمان میگوییم :  هل الایمان الا البغض و الحبّ؟ ایمان وجه عاطفی دین است که پس از معرفت حاصل می شود.

انسان وقتی با صفات خدا آشنا و مانوس شد ، عاشق می شود ،سپس آگاهی او نسبت به این صفات در او محبت نسبت به خدا را ایجاد می کند؛ چنین آدمی با این شناخت و محبت دنبال آداب حضور می گردد و فقه و شرع می شود آداب حضور .

کسیکه از حقیقت به محبت رسیده باشد، دیگر آنگونه زندگی می کند که مورد رضایت خدا است و این آداب خود زمینه ساز  هستند که او دوباره بسوی حقیقت بر گردد.

"ان تتق الله یجعل لکم فرقانا"  اگر تقوی داشته باشید فهم شما آنقدر بالا می رود که حق و باطل را از هم تمییز می دهید؛ در روایات گفته شده است که مرحله اول  تقوی انجام دادن واجبات و ترک گناهان  است.

تقوی عملی است که ثمره اش معرفت و حقیقت است و بعد از این مراتب به یقین می رسیم .

 

[1] -روان‌رنجوری یا نوروتیسیزم (Neuroticisim) یکی از صفات شخصیتی بنیادین است که با اضطراب، ترس، بدخلقی، نگرانی، حسادت، یأس، غیرت و احساس تنهایی شناخته می‌شود. واکنش افراد مبتلا به عوامل استرس‌زا ضعیف است و احتمال اینکه اوضاع عادی را تهدیدآمیز و ناکامی‌های کوچک را به یأس شدید تعبیر کنند، زیاد است.

[2] -افسردگی سایکوتیک ؛یکی از انواع افسردگی اساسی است به این صورت که وقتی یک بیماری افسردگی شدید با علائمی از سایکوز(روان پریشی) همراه می‌شود، بروز می‌کند. سایکوزها می‌توانند به شکل توهمات مانند شنیدن صدایی که به آن‌ها می‌گوید آن‌ها انسان‌های خوبی نیستند یا بی فایده‌اند؛  یا قطع رابطه با واقعیت به هر شیوه دیگری باشد.

 

ادامه مطالب در فایل صوتی

اندکی صبر نمایید...